loading...
فان سیتی
آخرین ارسال های انجمن
Admin بازدید : 65 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

داستان آموزنده “تخته سنگ”

 

داستان آموزنده “تخته سنگ”

در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.

بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند.

بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد.

حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و …..

با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.

 

برای خواندن بقیه داستان های آموزنده به ادامه مطلب بروید

 


Admin بازدید : 88 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

داستان آموزنده  کوتاه درخشش کاذب

 


 

یک روز صبح به همراه یکی از دوستان آرژانتینی ام در بیابان " موجاوه " قدم می زدیم که چیزی را دیدیم که در

افق می درخشید . هرچند مقصود ما رفتن به یک " دره " بود ، برای دیدن آنچه آن درخشش را از خود باز می

تاباند ، مسیر خود را تغییر دادیم .

برای خواندن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما کدام یک مهم تر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 257
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 24
  • آی پی امروز : 69
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 229
  • باردید دیروز : 436
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,888
  • بازدید ماه : 3,970
  • بازدید سال : 27,721
  • بازدید کلی : 79,641